فرناز سادات فرناز سادات ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن داره

خاطرات فرناز و فرهام

4 ماهگی و مراسم گلریزان

٤ ماهگیت مبارک عزیزدلم ( البته با یکم تأخیر به دلیل عدم دسترسی به اینترنت) امروز با خاله ملیحه و زهرا جون و سما جون  ( دخترخاله ها) مراسم گل محمدی رو اجرا کردیم و تو رو تو گل محمدی خوابوندیم. امیدوارم همیشه لبخند رو لبات باشه گلم اینم باغچه باصفای بابایی که الان پر لز گله ..... و یه خواب ناز ...   ...
26 فروردين 1393

عید و عکس

عید همگی مبارک مخصوصاً دختر کوچولوی من امیدوارم سال خوبی برات باشه دختر نازم این اولین عیدت بود فرناز گلم . در آستانه 4 ماهگی خودتو حسابی تو دل مامان و بابا و اقوام نزدیک جا کردی وروجک الان می تونی یه کم غلت بزنی و  مرتب با خودت حرف می زنی البته ما که نمی فهمیم چی می گی  چیزای کوچیکو می تونی تو دستت بگیری ولی زود می ندازی. اسمتو که صدا می زنینم برمی گردی و برای من و باباجون بال بال می زنی. خییییییییییییییلی شیرین شدی عسل کوچولو    اولین عیدیت از بابا حاج آقا و عمو جون   تو دستت گرفته بودی و ول نمی کردی.........     خسته از مهمونی ها...
20 فروردين 1393

یک ماه گذشت .....

یک ماهگیت مبارک دختر گلم فرناز سادات امروز یک ماهه شد. چقدر زود گذشت....... سادات خانم الان تا حدودی به حرفای من و باباجونش گوش می ده و گاهی می خنده. به اطرافش نگاه می کنه و به نور و صدا واکنش نشون می ده. مشکل اساسی که الان با دختر خانم داریم نفخشه که الان 2 شبه که از ساعت 11 تا 5 صبح ما رو بیدار نگه می داره  به توصیه دکتر براش دایمیتیکون شروع کردیم که به نظرم اثری نداره و می خوام گریپ میکسچرو شروع کنم دعا کنید اثر کنه اینم عکس ناناز خانم ....     ...
11 فروردين 1393

سین سین سه ماهگی .....

وایییی باورم نمیشه 90 روز از تولد فرشته کوچولوم گذشته .....   خداجون مهربون شکرت به خاطر این نعمت قشنگ     عزیز دلم خیلی پیشرفت کرده. الان می تونه به راحتی گردن بگیره. کمی هم به دو طرف می چرخه. نسبت به اتفاقاتی که اطرافش می یوفته واکنش نشون می ده مثلاً می خنده یا سرشو برمی گردونه و نگاه می کنه. تلویزیونو خیلی دوست داره و وقتی جلو تلویزیونه کاملاً ساکته. خیلی سعی می کنه حرف بزنه و یک سری صداهای نامفهوم از خودش در می یاره. خواب و بیداری و شیر خوردنش تقریباً نظم گرفته و دیگه قولنج نداره. در مجموع خیلی دختر گلی شده نفس من ..... اینم عکسای فرناز من .........   ...
24 اسفند 1392

دومین ماهگرد فرنازسادات .....

        دومین ماهگردت مبارک نازنینم به خاطرسرماخوردگی نازنازی مامانی خیلی درگیر شد و نتونست سر دو ماهگی عکساتو بزاره   اما حالا بعد ازیک هفته دارو خوردن حالت خیلی بهتر شده ولی متاسفانه واکسن دو ماهگیت عقب افتاد اما عکسا و حالتای جدید سادات خانم ......... خرگوش کوچولوی 2 ماهه فرنازسادات تو گهواره نوزادی باباییش خنده های گل ناز من .....   گریه های نانازی آخی ..... فرنازسادات صفحه بازیشو خیلی دوست داره ......   راستی گل دختر اولین کلمه رو گفت : هقو ...
27 بهمن 1392

40 روزگی فرنازی

سلام دوستای عزیز فرناز سادات 40 روزه شد..... امروز گل خانمو برای مراقبت بهداشتیش بردم پیش همکارام, به لطف خدا تلاش من و دخترم نتیجه خوبی داشته وزن : 4300             قد : 55          دور سر : 37 راستی گریپ میکسچرو براش شروع کردم بهتر شد ولی بازم شبا بیداره  برای همین ترجیح دادم کم بهش بدم تا عادت نکنه  دخملم جدیدا به من و بابش خیلی توجه می کنه و و قتی ما می خندیم اونم می خنده فداششش اینم عکسای نانازی من ........ ژستای خواب نانازی .... فرزادجان پسر عمو و نیوشا کوچولو دختر عمه فرناز...
12 بهمن 1392

خدایااااااااا شکرتتتتتتت

وقتی برای اولین بار واست صدا در آوردم و تو با خنده جوابم رو دادی ... دنیا برام زیباتر شد .... اونقدر که اون لحظه خدای مهربونم رو شکر کردم که من رو لایق این دونست که طعم شیرین  خاله شدن رو بچِشم .... وقتی صدات میزنم فرنازِ خاله ناز ناز  خاله ... قلبم لبریز از مهر میشه ...  آرزومند  لحظه لحظه شادی و سلامتی و سربلندی تو .....   دوستدار تو : خاله ملیحه  12/11/1392 11:39pm ...
12 بهمن 1392

عکس عکس

قبل ده روزگی یعد حمام در 10 روزگی ، اینقدر ناز خوابیدی ... بعدش مامانی و بابایی هم کنارت خوابشون برده بود  دوستت دارم عزیز خاله تا ابدیت   ...
3 بهمن 1392