فرناز سادات فرناز سادات ، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 8 روز سن داره

خاطرات فرناز و فرهام

18 ماه پر از فراز و نشیب

1394/4/22 0:31
502 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر کوچولوی 18 ماهه من بوس

زندگی با وجود تو عزیز دلم چقدر زیبا و دوست داشتنیه , مخصوصا الان که نطقت باز شده و با شیرین زبونیات برای من و بابا محمد دلبری می کنی محبتچشمک

در واقع الان دیگه هر کلمه ای که بهت بگیم نصفه نیمه تکرار می کنی بلبل کوچولو و علاوه بر اون یک سری سی دی های آموزشی زبان هم باباجون برات خریده که وقتی می ذاریم بعضی کلمات رو به راحتی تکرار می کنی

کم کم داری یاد می گیری با اسباب بازیات خودت بازی کنی , ارتباطت با بچه ها خیلی خوبه و دوستشون داری طوری که هر جا بچه ای می بینی بدو بدو می ری پیششبوس

تو خیلی از کارای خونه دوست داری کمک کنی مثل جارو کردن , سفره پهن کردن,آوردن و بردن وسایل و ......

کتاب خوندن و فیلمای خودتو خیلی دوست داری

راستی از بعد عید وقتی می رم اداره می برمت خونه مادرجون (مامان بابایی) ,چون مامان بزرگ (مامان خودم ) درد دست و کمرشون زیاد شده بود و خاله ملیحه هم که در طول سال گذشته خیلی زحمت دادیم , اونجا با نیوشا دختر عمه جون مینا با هم هستین و خیلی هم همدیگرو دوست دارین. البته اوایل اذیت می کردین ولی الان خیلی به هم عادت کردین و هم بازی هم شدینراضی

دختر کوچولوی 18 ماهه من بوس

 

 

 

دست مادر جون درد نکنه که حسابی غذا خورت کردن مخصوصا از وقتی با نیوشا کوچولو با هم هستین خیلی خوب غذا می خوری محبت

 

 

دوستان کوچک ( فرناز و نیوشا )

 

 

 

 

 

 خردادماه یه سفر رفتیم تهران پیش بابایی و خاله محبوبه که خیلی خوش گذشت

تو و سما جون و رایانی خونه خاله محبوبه

 

 

رستوران بانک صادرات

 

 

دخترکم از من به تو نصیحت :

زندگی زیباست ای زیباپسند

زیبا اندیشان به زیبایی رسند

آنقدر زیباست این بی بازگشت

کز برایش می توان از جان گذشت

بوسمحبتبوسمحبتبوسمحبتبوسمحبتبوسمحبت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

فاطمه.ز
26 تیر 94 15:50
الهی من فدات شم ناناز جوووووووووووووووووووووونی
مریم مامان فرناز
پاسخ
ممنون فاطمه جان
زهرا
22 مرداد 94 15:33
قربونت برم فرناز عزیزم